۵ سال قبل از امروز زمانیکه تیزس ماستری خود را تحت عنوان (عوامل بی ثباتی ارزش پول افغانی و طرح ثبات آن) می نوشتم به ارقام بسیار جالب دست یافتم که بلوسیله سناریوی امروز و بدتر از امروز را با عوامل موثر آن پیش بینی نموده بودم.
حین تحقیق، حرکات ارزش پول افغانی را از زمان جمهوریت سال های ۱۳۵۳ الی سال ۱۳۹۵ مطالعه نمودم که در ذیل قبل از پاسخ به "چرا" عنوان فوق، مختصراً سیر تاریخی ارزش پول افغانی را می نویسم:
در سالهای جمهوریت که از سال ۱۳۵۲ آغاز و تا سال ۱۳۵۷ ادامه یافت٬ پول افغانی از ارزش خوبی برخوردار بود طوریکه در ۲۲ دلو سال ۱۳۵۳ یک دالر آمریکایی به ۵۶.۵ خرید و ۶۰ فروخته میشد. در سال ۱۳۵۷ زمان ریاست نور محمد ترکی حکومت به منظور بدست آوردن حمایت بیشتر قوای مسلح معاش افسران را بلند برد که یک هفته بعد آن ارزش افغانی در مقابل دالر سقوط نمود و به ۷۰ افغانی فی دالر رسید. بدین ترتیب در اخیر سال ۱۳۶۹ یک دالر به ۱۳۷۳ افغانی و بعداً در سال ۱۳۷۰ به ۲۲۰۰ افغانی فی دالر معادل گردید. یعنی در ظرف ۲۰ سال ارزش افغانی از ۶۰ به ۲۲۰۰ فی دالر کاهش ارزش نمود. در سال ۱۳۷۵ ارزش پول افغانی سقوط بیشتر نمود و در جوزا همین سال یک دالر مقابل ۱۳۲۲۵ افغانی تبادله میشد و در سنبله سال ۱۳۷۶ یک دالر معادل ۲۳۴۵۳ افغانی گردید. بطور مختصر در ظرف شش سال پول افغانی از ۲۲۰۰ به ۲۳۴۵۳ در مقابل فی دالر کاهش نمود. عوامل عمده این کاهش ارزش پول افغانی قرار ذیل بود:
- جنگ بزرگترین عامل و آغازگر کاهش ارزش افغانی بود.
- سیاست های پولی نه بر اساس میکانیزم اقتصادی عرضه و تقاضا بل توسط حرکات سیاسی تنظیم گردیده بود.
- عدم سرمایه گذاری مولد و راکد بودن تقریباً تمام دستگاه های تولیدی.
- عدم فعال بودن شاهرا ها و قطع شدن رابطه میان مستهلک و مولد.
- شدت جنگ روانی و کاهش روز تا روز اعتماد و اطمینان عاملین اقتصادی به این وسیله تبادله.
- مسدود شدن چشمه های عایداتی کشور در اثر جنگ.
- اتخاذ سیاست های مصنوعی پولی.
- عدم استخدام کادر های متخصص پولی و بانکی در نهاد های مربوطه.
- کاهش صادرات.
- انتشار پول به منظور تمویل مصارف دولت که یگانه راه تمویل مصارف دولت شمره میشد،
- تقاضای بیش از حد به اسعار بخصوص دالر از جانب مشتریان در حال فرار.
- فرار سرمایه اسعاری تجار و سرمایه گذاران کشور.
- سیاست های کشور های همسایه و به دوران انداختن پول های شان در اقتصاد کشور.
مهمتر از همه آنچه که سبب سقوط اصلی ارزش پول افغانی گردید، نشر بیش از حد پول های جعلی (پول دوستمی و سایر پول های جعلی آن زمان) به اضافه پول های حکومت مرکزی در جریان اقتصاد بود که میکانیزم عرضه و تقاضا پول را برهم زد و سبب سقوط بیشتر ارزش پول افغانی گردید.
تذکر این عوامل را بخاطر مهم دانستم که بسیاری ازین ها را همین اکنون شاهد استیم و عملاً تجربه می کنیم.
چرا پول افغانی اکنون در مسیر گرفتن ارزش حقیقی خود است؟
اساساً پشتوانه اصلی پول ملی در شرایط حاضر تولیدات ناخالص داخلی (GDP) یک کشور می باشد که نقش عمده و اساسی در تعیین و نگهداشت ارزش پول ملی دارد. برخلاف، در سال ۱۳۸۱ زمانیکه ریفورم پولی صورت گرفت ارزش افغانی در مقابل دالر معادل (یک دالر ۴۵ افغانی) نه بصورت حقیقی بل بصورت مصنوعی تعیین گردید و در جریان ۱۸ سال گذشته جمهوریت بصورت مصنوعی در یک حالت نوسان آرام نگهداشته شد. زیرا ارزش پول افغانی در مقابل دالر به وسیله عملیات Auctions یا لیلام اسعار به عنوان یگانه ابزار سیاست پولی د افغانستان بانک (بخصوص توسط دالر آمریکایی) نگهداری میشد. بطوریکه از همان اوایل؛ هفته ۱۲۰ الی ۱۵۰ میلیون دالر در سرای شهزاده لیلام می شد و این دالر از کمک های سیل آسا خارجی تمویل میگردید. نه تنها ارزش پول ملی بل اقتصاد کل کشور در ظرف ۲۰ سال گذشته یک اقتصاد مصنوعی (و نه حقیقی) بود که مبنای اساسی آنرا کمک های خارجی تشکیل میداد. در سال ۱۳۸۲ بعد از ریفورم پولی جریان نقده (Currency in Circulation) یا (CiC) در کل اقتصاد معادل 19,820.93 میلیون افغانی بود در حالیکه این مبلغ در سنبله سال ۱۳۹۴ به 195,894.35 میلیون افغانی بالغ گردید زیرا بانک مرکزی به اساس توصیه های IMF و با نظر داشت میزان رشد اقتصادی کشور مقدار پول نقده در جریان را سالانه افزایش میداد که بلاخره با نشر پول اضافی در سال ۱۳۹۸ این مبلع به 513,759.32 میلیون افغانی (البته این پول به مفهوم وسیع آن است که سایر دارایی های شبه پول را نیز شامل میشود) بالغ گردید. یعنی یک افزایش %385.8 در ۱۸ سال اخیر در میزان پول نقده در جریان (CiC) صورت گرفته است که واقعاً نیاز اقتصاد مصنوعی ۱۸ سال گذشته بود نه اقتصادی که امروز آرام آرام در مسیر دریافت ارزش حقیقی خود است (نشر و عرضه بیش از حد پول نسبت به تقاضای شرایط کنونی و ممکن فردا).
حجم و بزرگی اقتصاد (GDP) کشور امروز نه تنها با یک سال قبل، بل حتی با ۴ ماه قبل، قابل مقایسه نیست و از طرف دیگر ارزش افغانی نمی تواند بصورت مصنوعی نگهداری شود (زیرا آن کمک های سیل آسا خارجی دیگر به آن پیمانه وجود ندارد) فلهذا در صدد یافتن و گرفتن ارزش حقیقی خود است که این ارزش ممکن ۱۲۰ افغانی یا ۲۰۰ افغانی یا ۳۰۰ افغانی و یا هم شاید ۱۰۰۰ افغانی و بالاتر از آن در مقابل فی دالر باشد.
عوامل ذیل را نیز نمی توان ثابت فرض کرد که به نوبه ی خود بطور موقت در کاهش و افت آنی ارزش پول ملی کار ساز اند:
اکنون که بحران قلت مصرف در کشور حاکم است، و این قلت مصرف سبب عدم تولید و بلنوبه باعث کاهش میزان تولیدات ناخالص داخلی در کشور گردیده است، نیز تاثیر بسزای خود را در کاهش ارزش پول ملی خواهد داشت. همچنان؛ شدت جنگ روانی و کاهش روز تا روز اعتماد و اطمینان عاملین اقتصاد، مسدود شدن چشمه های عایداتی کشور، کاهش صادرات، تقاضای بیش از حد به اسعار بخصوص دالر از جانب اشخاص در حال فرار، فرار سرمایه اسعاری تجار و سرمایه گذاران کشور، قاچاق دالر و عدم استخدام کادر های متخصص پولی و بانکی در نهاد های مربوطه را نیز میتوان از عوامل عمده کاهش ارزش پول افغانی(در کوتاه مدت) دانست.
بسیاری از پیشنهاد های که در اثر علمی ام تذکر داده ام، نیز میتوانند در شرایط کنونی کارا باشند که از تذکر آن در اینجا صرف نظر نموده و pdf مکمل اثر را برای مطالعه بیشتر شما در آدرس ذیل میگذارم.
نوشته: پوهنیار اجمل کاکر