وارن بافت این توصیه را دو بار و با فاصلهای ۱۶ سال تکرار کرده است
وارن بافت برای جوانان توصیهها و پندهای خوبی دارد. بهویژه یک توصیه ۵ کلمهای او بسیار معروف است.
وارن بافت این توصیه را دو بار در سخنرانیهای Berkshire Hathaway خود تکرار کرده است. یک بار در سال ۱۹۸۷ و بار دیگر در سال ۲۰۰۳؛ یعنی به فاصله ۱۶ سال بعد!
همین موضوع نشان میدهد که وارن بافت؛ یکی از موفقترین و ثروتمندترین افراد جهان چقدر به این توصیه و حقیقت درون آن اعتقاد دارد و همانند یک نقشه راه به جوانان جویای موفقیت نشان میدهد.
در واقع، خود وارن بافت هم این توصیه را از «دیوید اوگیلوی» پیشکسوت فقید تبلیغات در جهان به اشتراک گذاشته است. آن توصیه ۴ کلمهای عبارت است از «تا جوان هستید عجایب خود را توسعه دهید» (Develop your eccentricities when young).
شاید یک تفسیر ساده از این توصیه وارن بافت این باشد که تا جوان هستید کارهای عجیب و غریب و شگفتانگیز انجام دهید ولی توصیه وارن بافت عمق و درک بالاتری از صرف کارهای عجیب و غریب سطحی دارد. اگر به دیکشنریهای انگلیسی مراجعه کنیم؛ متوجه میشویم که کلمه «eccentric» به معنای انحراف از رفتار یا ساختار سنتی و رایج و متعارف است. یعنی کارهایی که خارج از عرف است و از نظر دیگران و جامعه پذیرفته شده یا مقبول نیست. حالا میتوانید این کارها را به شکلهای عجیب و غریب و شگفتانگیزی هم انجام دهید.
بیایید در زندگی خود وارن بافت گشتی بزنیم و نمونههایی برای این توصیه بیابیم تا بیشتر درک کنیم در ذهن وارن بافت برای موفقیت چه چیزی میگذرد.
منبعی برای الهامگیری عجایب جوانی
خود وارن بافت یک منبع بزرگ الهامگیری کارهای عجیب و غریب و دور از قاعده است. از کودکی او بگیرید تا جوانی و حتی همین بزرگسالی و زمانی که ۹۰ سال سن دارد. او به طور مرتب کارهای خارج از عرفی در طول زندگی خود انجام داده و هرگز آنها را متوقف نکرده است؛ بلکه هرچه سن او بیشتر میشود؛ کارهای نامتعارف او اوج میگیرند.
بیایید به چند نمونه اشاره کنیم:
- در سال ۱۹۳۶ و در سن ۷ سالگی، کتابی به نام «One Thousand Ways to Make $1,000» را به طور کامل حفظ میکند و تصویری از آن در ذهن خود باقی میگذارد. یک کتاب بسیار خوب برای مواقعی که از مدرسه به خانه میآیید و تازه سر کلاس ثروتمند شدن و موفق شدن مینشینید.
- در سن ۱۳ سالگی اولین اظهارنامه مالیاتی خود را ثبت میکند. این تجربه چنان برای او خاطرهانگیز است که هنوز وارن بافت میتواند آن را به یاد آورده و حتی جملاتش را دوباره بازگو کند. درآمد او از تحویل روزنامه به مردم بوده است. از کل درآمدش هزینه ۳۵ دلاری برای دوچرخه کسر میکند و یک اسکناس ۷ دلاری مالیات میدهد.
- در سن ۲۰ سالگی، پس از اینکه متوجه میشود استاد، معلم، الگو و منبع الهامگیری او «بنجامین گراهام»، رئیس شرکت Geico است؛ با یک قطار خودش را به واشنگتن میرساند و یک سرایدار را وادار میکند آخر هفته او را به دفتر اصلی این شرکت ببرد و چهار ساعت با معاون شرکت چت کند که بعدا خودش مدیرعامل Geico میشود.
این کارهای عجیب و غریب منجر به چه نتایجی میشوند؟ چند دهه بعد: ۱۰۰۰ دلار مهم نیست؛ وارن بافت اکنون یکی از ثروتمندترین افراد جهان است. اظهارنامه مالیاتی اخیر او چندین متر است و شرکت Berkshire Hathaway یکی از بزرگترین شرکتهای ایالات متحده است. درباره شرکت Geico هم باید گفت ۱۰۰ درصد متعلق به شرکت برکشایر است.
دو روی سکه
البته، نمیتوان جوانان را ترغیب کرد همانند وارن بافت کارهای عجیب و غریبی انجام بدهند تا به موفقیت برسند یا اینکه تضمین بدهیم اگر کارهای خارج از عرف انجام دهند؛ حتما وارن بافت میشوند. والدین هم باید این نکته را مدنظر قرار دهند که این توصیه وارن بافت یک حقیقت در بطن خود دارد که باید آن را درک کنیم و نه به ظاهر آن بیشتر توجه شود.
برای درک بهتر توصیه وارن بافت، باید سخنرانیهای دیگر او را هم دنبال و نکات جالب و پندآموز را جدا کرد. مثلا، در سال ۱۹۸۷ توصیه میکند اگر میخواهید در یک شرکت با مدیریت خوب، سهام داشته باشید؛ باید حاضر شوید سهام آن شرکت را بالاتر از ارزش واقعی آن بخرید.
یا در سال ۲۰۰۳ به هیئت مدیره شرکت برکشایر توصیه میکند: «برای انتخاب جانشین من زمانی اقدام کنید که من مرده باشم یا از کار افتاده باشیم یا تیلههای خود را از دست داده باشم.»
وارن بافت در یکی از نامههای خود از قول یک فیلسوف فرانسوی به نام «آگوست کومته» مینویسند: «عقل باید خدمتگذار دل باشد نه غلام او»
مهم نیست موفقیت را چگونه و در چه چیزی تعریف میکنید؛ موفقیت از نظر شما ثروتمند شدن، رهبری یک کسبوکار یا داشتن یک هنر و استعداد یا هر چیز دیگری است؛ باید به دو روی این سکه توجه کنید:
جوانان خود را تشویق به کاوش گسترده در علاقهمندیها، احساسات و استعدادهای خود کنید و در انجام کارهای غیرعادی همسو با این کنکاش علاقهمندی خود حمایتشان کنید.
آنها را تشویق کنید دریابند جهان چگونه کار میکند و احساسات خود را کورکورانه دنبال نکنند. خود را محدود به یک سری کارهای عادی و رایج نکنند و اگر واقعا علاقهمند چیزی هستند؛ دنبالش بروند و دست به کارهای شگفتانگیزی بزنند تا تجربههای تازهتری به دست بیاورند.
اما این خارج شدن از عرف نباید به معنای خارج شدن از مسیر اصلی باشد و با خطر، زوال، نابودی و به ورطه تباهی رفتن باشد. نباید دست به هر کاری زدن؛ شگفتانگیز بودن تفسیر شود و همیشه یک لایه عقلگرایی و منطق در کارها حاکم شود.
برگرفته: یکپزشک